امان الله کاظمی
تکواندو و مطالب شخصی مورد علاقه خودم
28 Temmuz 2011 Perşembe
من و پشۀ شب کور
دیشب یه پشّه رو گوشه اتاق خِفت کردم ، اومدم بِزنم، نتونستم ، فهمیدم خونِ من تو رگهاش جریان داشته ، بهم گفت بابا !!!
نشَستیم گوشه اتاق دوتایی تا صبح گریه کردیم !!! چه شبی بود ...
به من گفت بابا ... بابا برات بمیره
Hiç yorum yok:
Yorum Gönder
Sonraki Kayıt
Önceki Kayıt
Ana Sayfa
Kaydol:
Kayıt Yorumları (Atom)
BlogOkulu Gadgets
Hiç yorum yok:
Yorum Gönder